akhbar-farhangi



اخبار,اخبارفرهنگی وهنری,نیماکرمی

نیما کرمی مجری باسابقه تلویزیون هم به جمع منتقدانی پیوست که رفتار با ایرج ملکی و بردارزاده اش را در تلویزیون نامناسب می داند و از این بابت از صدا و سیما انتقاد دارد. .

به گزارش خبرآنلاین، حضور ایرج ملکی در برنامه <<ایرانیوم >> حاشیه های زیادی به همراه داشته است. به اعتقاد بسیاری از جمله نیما کرمی مجری باسابقه مجری برنامه رفتار مناسبی با این مهمان نداشته است.

کرمی در این باره نوشت: <<متأسفم برای برنامه سازی رو به زوال رسانه ملی. واقعاً یعنی فکری برای برنامه سازی درست ندارید. دوستان عزیز! شما حق ندارید به هرکسی اجازه دهید رو به روی دو انسان هموطن به هر شکل و ترتیبی قرار بگیرد و بعد مسخره شان کنید[اسکولشان بفرمایید] به خدا زشته، به خدا بده، تو رو خدا از برنامه سازی دست بردارید که هرچه ما تلاش می کنیم برای برنامه فاخر، شما همه چیز را زیر سوال می برید. وای بر من با این همه ابتذال در رسانه ای که روزی قرار بود دانشگاه انسان سازی باشد.>>

فیلم های کوتاه ایرج ملکی در شبکه های اجتماعی شهرت بسیار دارد. هر چند این فیلم ها پیش از این دستمایه شوخی های بسیاری قرار گرفته بود اما بسیاری اعتقاد دارند که رفتار مجری برنامه <<ایرانیوم>> با مهمانان برنامه شایسته نبوده است. صابر ابر هم با انتشار متنی در توییتر از این رفتار انتقاد کرده بود.

اخبار,اخبارفرهنگی وهنری,نیماکرمی


اخبار,اخبار امروز,اخبار جدید

حالا بیراه نیست اگر بگوییم رامبد جوان با خندوانه اش کاری کرده که تصور تلویزیون بی خندوانه دشوار به نظر می رسد. برنامه ای که بی کمترین تردیدی بیش از مجموع تمام بیست وچند شبکه دیگر بیننده دارد. درواقع بعد از روزگاری که همه مان می نالیدیم که چرا مثل تلویزیون های خارجی برنامه ای نداریم که یقه تماشاگر را گرفته و ول نکند، برگ برنده تلویزیون در تمام چند سال اخیر همین خندوانه بوده و هنوز هم هست.

یادم می آید زمانی نوشته بودم: یک زمانی تلویزیون جز نود برنامه جذابی نداشت. برنامه ای که تماشاگران بالقوه جعبه جادو را جذب کند و اجازه بلندشدن ندهد. این چیزها را درباره تلویزیون های خارجی شنیده بودیم که تماشاگر را ول نمی کنند و گاه تا ١٠، ٢٠ سال محبوبیت شان کم نمی شود. بعد هم که به قول محمد مایلی کهن از ماهواره همسایه دیدیمشان، فهمیدیم کار چندان شاقی هم نکرده اند؛ یعنی کاری نبود از ما برنیاید. یک مجری کاربلد می خواست و چند میهمان آشنا و البته دستی باز برای حرف زدن.

خندوانه چه کرده؟
تا اینکه خندوانه روی آنتن رفت؛ خندوانه آغاز یک دوران جدید در تلویزیون ایران بود. با این برنامه مدیران فهمیدند ترس از شادی ترس عاقلانه ای نیست. اگر خندوانه فقط همین یک کار را کرده و این تابوی خودساخته را شکسته باشد، وظیفه تاریخی اش را ایفا کرده است؛ با اینکه می دانیم دستاوردهای خندوانه منحصر به این تابوشکنی نبوده و بهترین و خاطره سازترین لحظات یک نسل از تلویزیون بین ها مدیون این برنامه است. حالا دیگر می توان مطمئن بود اگر سال ها بعد جایی صحبتی از تلویزیون امروز وسط آید، با حسرت از خندوانه یاد خواهد شد که یادش بخیر؛ آن روزها یک خندوانه ای بود که

ماجرا چیست؟
تاریخ آغاز شوی تلویزیونی خندوانه به ۲۱ خرداد ۱۳۹۳ برمی گردد. برنامه ای با مضمون خنده که حتی به رغم آغاز محکم و کوبنده اش نیز همواره با خطر یا ریسک تکراری شدن مواجه بوده؛ اما سازندگان خندوانه با ایجاد نقطه عطف های متوالی هوای تازه ای در حال وهوای برنامه جاری ساخته اند. یکی از این نقاط عطف استندآپ کمدی است که در قالب مسابقه یا لیگ کمدی، ابتدا توسط کمدین ها و چهره های شناخته شده بنا گذاشته شد و در ادامه با سری اول و دوم مسابقه خنداننده شو هر زمان خندوانه دچار چالش هایی جدی شده، عکس العمل امیدوارکننده ای نشان داده است. مثل همین روزهای اخیر که خندوانه با خنداننده شو دوباره رنگ وبوی خندوانه می دهد و اتفاقا مثل هر برنامه موفق دیگری ظاهرا مشکل هم همین جاست.

تاوان محبوبیت
می گویند محبوبیت تاوان دارد، به خصوص در تلویزیون و سینمای ایران. مثال ها زیادند: همین خندوانه، همین خنداننده شو و البته ده ها مثال دیگر. درواقع همیشه وقتی برنامه ای موفق شده، تیر ها به سمتش هدف گرفته شده اند.

این روزها فضای مجازی پر شده از مطالبی تند درباره اینکه خندوانه برای خنداندن مردم به خطوط قرمز اخلاقی و عرفی و حتی شرعی کرده است. حتی بعضی سایت های خاص با نمایش بریده استندآپ های اجراشده خنداننده شو را بشدت زیر سوال برده اند. این حال وهوا خیلی ها را یاد انتقادات سال گذشته، بعد از اجرای دختری می اندازد که جسورانه به خطوط قرمز خودساخته تاخته بود؛ این یعنی اثبات همان مثال که محبوبیت تاوان دارد.

انتقادات اخیر که بازتاب فراوانی نیز در رسانه ها و فضای مجازی یافته، البته تنها انتقادات مطرح شده درباره این برنامه نیست. رومه ای که پارسال درباره این برنامه تیتر زده بود:

حیا زدایی؛ این اعتراض را امسال نیز ادامه داده است. منتقدی که چند سالی می شود مدام به این برنامه تاخته، دوباره گفته هایش را تکرار می کند. کاربری با اشاره به اینکه اسلام تعریفی متفاوت از شادی دارد، روزه یا اطعام فقرا و یا صله ارحام را شادی های مد نظر اسلام معرفی می کند. دیگری نیز انتقادش را به مسیر دیگری هدایت می کند که اثبات اهداف دیگری است: خوب پول در میارن. همین برای مقامات صداوسیما کفایت می کنه. کاربر دیگری هم نوشته: رامبد از دهه شاید ٧٠ مشغول ترویج اخلاق و منش و خانواده داری به سبک و تفکرات غربی- روشنفکری بوده و حالا نوبت ابتذال و خنده های ماشینی و الکی است.

شاید تنها نظر متفاوت در رسانه هایی خاص نظر این کاربر باشد که نوشته: همه دنیا این جور برنامه هایی دارند. سنگ اندازی تو راه کسانی که شادی را می آفرینند، باعث بحران و ایجاد هزینه برای کشور خواهد شد.

ساطورها و قلم ها
با این انتقادات به یک باره فضا برای خندوانه ای ها سنگین شده؛ به خصوص اینکه بعضی از انتقادات مطرح شده این برنامه را از بیخ وبن زده اند و کمترین توجهی به نکات مثبتش نداشته اند. انتقاداتی با تاکید بر مسائل اخلاقی؛ مثل این نمونه که به خدا وقت تماشای خنداننده شو از خانواده ام خجالت کشیدم!

به نظر می رسد یک بار دیگر اشتیاق جمعی ما ایرانی ها در تخریب آدم ها و برنامه های موفق قربانی جدیدی می جوید. آن هم در حالی که می دانیم خندوانه در این چند وقت اخیر تنها برنامه ای بوده که تا حدی توانسته در دورکردن مردم از پای برنامه های ماهواره ای موفق عمل کند؛ با اینکه می دانیم این برنامه از عوامل موثر در برندشدن یک شبکه کوچک و حاشیه ای و به قولی فرعی بوده و با اینکه درباره تاثیرگذاری این برنامه ها خیلی چیزها می دانیم و می دانند؛ اما با تمام این چیزها باز چنان قلم ها را ساطور می کنیم که در باور نمی گنجد.

خندوانه، رامبد یا هر انسان دیگری می تواند اشتباه کند اما اینکه با نخستین خطا یا تصور خطا چنین فضایی برای برنامه ای بسازیم که دوست و دشمن به موفقیتش اذعان دارند، نمی تواند چندان دلگرم کننده باشد.


اخبار,اخبارفرهنگی وهنری,عبدالله روا

اجراي عبدا. روا در مراسم برترين هاي ليگ برتر حاشيه هايي را به همراه داشت. مجري برنامه ويديوچك كه از شبكه ورزش پخش مي شود، بارها در طول برنامه با تعريف و تمجيدهاي فراوان از فدراسيون فوتبال، سعي كرد شرايط فدراسيون پنج ستاره را عادي جلوه دهد اما درست دقايقي بعد از مراسم بود كه انتشار كليپ هاي روا باعث حمله هواداران منتقد به او شد.

از طرف ديگر ماجراي موسسه ثامن الحجج، مجريان برنامه هاي تلويزيوني را زير ذره بين برده و باعث شده نگاه ها به آن ها چندان مثبت نباشد. انتقادها از انتخاب هاي عجيب در مراسم برترين ها از سوي كارشناسان، تعريف و تمجيدهاي بي مورد و ماجراي موسسه ثامن الحجج دلايلي شدند تا براي دقايقي با عبدا. روا همكلام شويم و نظرات او را درباره اين انتقاد بپرسيم. گفت وگوي روا را با <<قانون>> در ادامه پي مي گيريم.

اجراي شما در مراسم برترين ها حاشيه ساز شده است. براي مثال فينال جام جهاني را با فينالي كه فدراسيون برگزار كرد مقايسه كرديد و گفتيد كه مراسم اهداي جوايز به بازيكنان پرسپوليس بهتر از فينال جام جهاني برگزار شده؛ اين موضوع در فضاي مجازي بازتاب زيادي داشته و گفته مي شود روا اغراق كرده است.

فينال جام جهاني را همه با يكديگر تماشا كرديم. كشور روسيه با تمامي امكانات، سوابق، سرمايه ها و نظارت هاي فيفا مراسم خوبي را برگزار نكرد. ما در فينال جام جهاني چند نكته داشتيم كه به اختصار عرض مي كنم؛ يكي اينكه ما دو نفر جيمي جامپ داشتيم كه در فينال به ميانه ميدان پريدند و اين موضوع ابعاد و تبعات رسانه اي و سياسي براي دولت روسيه داشت اما آن اتفاق را ما در فينال ليگ برترمان نداشتيم. يك اتفاق ديگر كه داشتيم و روسيه نداشت اينكه نتوانستند پيش بيني درستي از هواشناسي شان داشته باشند و بالاي سر ميهمانان ويژه مثل رييس جمهور كرواسي يا فرانسه يك چتر نگرفتند. شرايط به گونه اي شد كه فقط بالاي سر پوتين يك چتر گرفتند. اين تنها صحبت من نيست صحبتي است كه در كل جهان راجع به آن چالش ايجاد شد.

نكته بعدي اينكه اين مراسم با فاصله زماني زيادي انجام شد. زمان بگيريد و ببينيد سكوي اهداي جوايز جام جهاني به فرانسه سريع تر آماده شد يا سكوي اهداي جوايز قهرماني پرسپوليس؟ من فقط ديدار فينال ليگ برتر را با فينال جام جهاني مقايسه كردم. از نظر من فينال جام جهاني در مقايسه با گذشته خودش افتضاح بود. اين مراسم را با مراسمي كه در جام جهاني كره و ژاپن يا آفريقاي جنوبي برگزار شد، مقايسه كنيد. حتي مي توانيد با تك تك فينال هايي كه برگزار شده مقايسه كنيد و ببينيد شرايط به چه شكلي بوده است.

جام جهاني ۲۰۰۶ آلمان، جام جهاني ۹۸ فرانسه و جام جهاني ۲۰۰۲ هرگز چنين مشكلاتي نداشت. اينكه من گفتم ما بهتر از آن ها عمل كرديم يك مقدارش به بد عمل كردن روس ها بستگي دارد ولي مقدار زيادي هم به منظم تر شدن مجموعه سازمان ليگ ما نسبت به گذشته خودش و سعي و تلاش براي نزديك تر شدن به استانداردهاي بين المللي باز مي گردد. ما همان قدر كه در آن فينال خوب بوديم، در جام حذفي مشكلات داشتيم. اين موضوع به مجموعه فدراسيون فوتبال ارتباط دارد كه كم كاري كردند ولي مقدار زيادي نيز به شرايط نامناسب و نامساعد بودن وضعيت ورزشگاه خرمشهر ارتباط دارد. من درمورد اين مسائل صحبت كردم و هنوز روي حرفم هستم.

يك صحبت ديگر داشتيد كه گفتيد انتقادي ترين برنامه فوتبالي را اجرا مي كنيد و با وجود اين از سازمان ليگ و فدراسيون كه برنامه هاي شان منظم شده است تمجيد مي كنيد. منظورتان برنامه ويديو چك بود؟
بله

اما بسياري از كارشناسان اعتقاد دارند اين برنامه حاشيه هايي داشته، آن ها مي گويند يك مقدار شوخي ها اغراق شده است به عنوان مثال شوخي شما با سردار آزمون حاشيه هاي فراواني را در پي داشت و حتي مهاجم پيشين تيم ملي از برنامه شما شكايت كرد.

در هر صورت اين مسائل وجود دارد. ما تجربه اين نوع برنامه سازي را در جهان داشتيم اما در كشور ما اولين بار است كه همه اجزايش دور هم جمع مي شود. بدون شك ما خطاهايي نيز داشتيم ولي وقتي درباره مسائل صحبت مي كنيم، به طور دقيق داريم وظيفه مان را انجام مي دهيم. يك مقدار به گوش اهالي ورزش و مخاطبان رسانه اي اين نوع برنامه سازي ناآشناست و به همين دليل حساسيت نسبت به آن زياد است. به طور كلي ورزش ما و به خصوص فوتبال حوزه اي است كه همه در آن خودشان را محق مي دانند و صاحب نظرند، هيچ اشكالي هم ندارد اما بايد يك مقدار صبورتر باشيم.شايد بسياري از مردم نسبت به اصحاب رسانه و بسياري از مسئولان شناخت بهتري نسبت به ورزشكاران دارند و آن ها ما را تحمل مي كنند؛

بنابراين بايد ياد بگيريم كمي شبيه به مردم باشيم. به خاطر اينكه حواشي ايجاد مي شود، نمي توانيم از حق مردم بگذريم. ما يك سازمان مردمي هستيم و رسالت مان اين است. شايد بعضي وقت ها تخطي كنيم ولي رسالت مان اين است كه از پول بيت المال برنامه سازي كنيم و حرف مردم را بزنيم. حرف مردم چيست؟ آقاي سردار آزمونِ نوعي، بازيكن ملي، براي شما از جيب بيت المال هزينه و از جيب تك تك ايرانيان پول پرداخت شده پس بايد مراقب زندگي شخصي خودت باشي. حرف مردم و حق شان چيست؟ آقاي مسئول فدراسيون فوتبال، آقاي مسئول فلان فدراسيون، آقاي مدير فلان باشگاه مردمي و پرطرفدار، شما جايگاهي داريد كه تك تك مردم در آن سهم دارند؛ بنابراين بايد پاسخگو باشيد. ويديو چك نيز روي همين مسائل متمركز است.

سه بار وينفرد شفر را به روي سن دعوت كرديد، اين كار از نظر تكنيكي براي يك مجري حرفه اي اشتباه نيست؟
من با گوشي با تهيه كننده برنامه وكسي كه آنجا از طريق ايشان كارگرداني مي كرد و از خود مجموعه فدراسيون فوتبال بود، به اين اتفاق معترض بودم. بزرگان فدراسيون فوتبال كه در رديف اول نشسته بودند، گاه درخواست هايي داشتند كه ما مجبور به انجام برخي كارها شديم.

اما اين اتفاق در كارنامه كاري شما نوشته شده و بايد براي آن دليل محكمي داشته باشيد.
انتقادات همواره وارد است؛ يكي از رومه ها در مورد اين اتفاق عبارت <<خاله بازي>> را به كار برده بود. من مي توانم بگويم به كار بردن اين عبارت اشتباه است و نگاه جنسيتي در آن ديده مي شود. به هر ترتيب واقعيت قضيه اين است كه شفر هيچ واكنش منفي نشان نداد. در درجه اول ما از شفر به عنوان نماينده باشگاه استقلال براي دريافت جايزه اميد ابراهيمي دعوت كرديم كه اين به نظرم كار خيلي پسنديده و درستي بود.

بار دوم كه مي خواستيم جايزه را به جباروف بدهيم، هيچ يك از بچه هاي استقلال داوطلب نشدند كه روي سن بيايند و جايزه را بدهند. حتي سيد حسين حسيني كه بارها از او خواهش كرديم به روي سن بيايد، با اشاره دست گفت كه من بالا نمي آيم. فيلم را نيز مي توانيد تماشا كنيد. او شايد به دليل عدم انتخابش به عنوان برترين دروازه بان ليگ دلخور بود؛ به هرحال حسيني ركورددار كلين شيت ليگ برتر است.

اين اتفاقات باعث شد كه من خواهش كردم كسي از باشگاه استقلال داوطلبانه بالا بيايد. دوستاني كه روي سن بودند، دوباره شفر را پيشنهاد كردند و او براي دومين بار روي سن آمد. بار سوم زماني اتفاق افتاد كه برانكو روي سن بود و مسئولان ارشد فدراسيون فوتبال كه در صف اول نشسته بودند، درخواست كردند يك عكس يادگاري با حضور شفر و برانكو گرفته شود. به هر حال سرمربي استقلال نيز يكي از گزينه هايي بود كه مي توانست به عنوان برترين مربي ليگ انتخاب شود. من احساس مي كنم شفر كار بسيار بزرگي كرد كه سه بار دعوت ما را قبول كرد. فكر مي كنم حضور او در كنار برانكو اتفاق بدي نبود؛ فراموش نكنيد كه اين ماجرا يك حركت رواني هم بود. به هر حال هرچقدر كه ما سعي كنيم فوتبال مان را دوقطبي نشان ندهيم، اين دو قطبي بودن در ذاتش وجود دارد.

اينكه دو مربي در كنار يكديگر قرار بگيرند، شايد مي توانست اتفاق جذابي باشد؛ دست كم در عكس هاي يادگاري جذابيت هايي ديده مي شود. به هر حال اين طور نبود كه من تصميم بگيرم شفر سه بار روي سن بيايد. هيچ گاه يك مجري تصميم گيرنده همه اتفاقاتي كه رخ مي دهد، نيست و هماهنگي ها انجام مي شود و ما اجرا مي كنيم. در مجموع دفعه اول تصميم گيري با من، دفعه دوم اجباري و دفعه سوم به خواست مسئولان ارشد فدراسيون فوتبال اين اتفاق رخ داد و شفر براي حضور روي سن دعوت شد.

انتقاد ديگري كه از مراسم برترين ها شد اين بود كه عليرضا فغاني در انتهاي مراسم مورد تقدير قرار گرفت. او از اين موضوع گلايه كرده و گفته زمان تقدير مناسب نبود. اين اتفاق نيز دست شما نبود؟ نمي توانستيد سريع تر از او تقدير كنيد؟
هميشه مهم ترين قسمت هاي برنامه در اواخر آن اجرا مي شود. صحبت فغاني از اين جهت وجاهت ندارد كه چرا آخر بودند ولي از اين جهت به طور كامل حق دارند كه چرا ديروقت شد. ما بايد برنامه را زودتر شروع مي كرديم. جايي كه آقاي فغاني و گروه شان تجليل شدند جاي درستي بود ولي زمان شروع برنامه و در نتيجه زمان دريافت هديه اش زمان نامناسبي بود. ما اگر هفت يا هشت شب شروع كرده بوديم، اين اتفاق نمي افتاد. وگرنه شما ببينيد بهترين و مهم ترين جايزه مگر براي مرد سال فوتبال ايران نيست؟ اين جايزه بعد از تقدير فغاني به وحيد اميري داده شد.

پيش از او عليرضا به بيرانوند، سيدجلال حسيني، اميد ابراهيمي و جباروف داده شد؛ يعني مهم ترين جايزه ها در اواخر مراسم اهدا مي شود و اين موضوع طبيعي است. به هر حال جايزه فغاني نيز تشخيص داده شد كه جايزه مهمي است؛ براي همين در اواخر مراسم به او اهدا شد. در واقع زمان در كنداكتور درست بود ولي از نظر ساعت در شبانه روز اشتباه بود. سازمان ليگ بايد از اول درست برنامه ريزي مي كرد و جلسه را زودتر شروع مي كرد.

خودتان به عنوان كارشناس و نه به عنوان مجري مراسم، اعتقاد داريد كه جوايز تقسيم شد يا به حق رسيد؟
من اگر مي خواستم راي بدهم، چهار يا پنج جايزه را به افراد ديگري مي دادم ؛ هرچند كه فكر مي كنم عملكرد بازيكنان در جام جهاني روي انتخاب ها تاثيرگذار بود. حق يك سري از باشگاه هايي غيراز استقلال و پرسپوليس نيز مي توانست بيشتر از اين باشد.

ذوب آهن نيز گلايه هايي داشت و معتقد بود حق تيم نايب قهرمان، دست كم يك جايزه بود.

بله، با شما موافقم. حق اين تيم بود كه در مراسم برترين ها جايگاهي داشته باشد.


شايعات مي گويند عبدا. روا اين تعريف ها را در قالب برنامه مي برد و ويديوچك مواضع انتقادي قبلي خود را نخواهد داشت.

ابتدا بايد از اتفاقي كه شبكه ورزش براي پوشش مستقيم مراسم رقم زد، تشكر كنم. از دوستانم در سازمان ليگ نيز كمال تشكر را دارم اما ما مواضع انتقادي مان هنوز پابرجاست. دوستي مان نيز پابرجاست. مطمئن باشيد اگر جايي خوبي يا بدي شان را مي گوييم، قصدمان وظيفه اي است كه بايد در مقابل مردم به بهترين شكل انجام شود.

ماجراي دريافت وام هاي كلان از موسسه ثامن الحجج نيز اين روزها حاشيه هاي فراواني را ايجاد كرده است. همين موضوع باعث شده مجري هاي تلويزيوني كه برنامه مي سازند، زير ذره بين باشند. ممكن است روزي اخباري منتشر شود كه عبدا. روا نيز وام هاي كلان دريافت كرده است؟
خير، من وام نگرفتم. اين هجمه اي كه عليه همكاران من يعني آقاي مديري و عليخاني ايجاد شده، اتفاق عجيب و غريبي نيست. براي منِ نوعي كه در صدا و سيما كار مي كنم قابل حدس بود. به هر حال بايد نام يك سري از كساني كه بين مردم آبرو دارند را مطرح و آن ها را پيشرو كنند تا ي هايي كه در مملكت انجام مي شود را فراموش كنيم. من احساس مي كنم دريافت اين مبالغ، در برابر پول هايي كه برخي از مردم ايران به ناحق بردند، ناچيز است. يك صدم اين افراد براي مردم ثمره اي نداشتند و من احساس مي كنم اين كار يك كار سازماندهي شده است براي اينكه حواس مردم را پرت كنند.

شما به فرض صحت اتفاقات، موضوعاتي را مطرح مي كنيد و مي گوييد مبالغ ناچيز بوده اما بزرگ و كوچك بودن اشتباه كه مهم نيست. اگر حتي يك ريال از بيت المال به ناحق در جيب فردي برود، اشتباه است. اين موضوع را قبول داريد؟
غلام پيرواني همواره مي گفت كه گر حکم کنند که مست گیرند درشهر هر آنچه هست گیرند، اشكال ندارد شما مي خواهيد تيغ را براي مجريان رسانه بكشيد مردم خيلي خيلي استقبال مي كنند اما از كساني شروع كنيد كه مبالغ بيشتري گرفتند كه ببينيم چه زماني نوبت احسان عليخاني و مهران مديري مي شود.


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها


aminyavari vahval ترفند ها و آموزش های کم یاب کامپیوتر fakhtehiu معرفی کالا فروشگاهی برای روح بلند میرزا جواد آقا تهرانی ره بهترین برنامه های اندروید شرکت اشل unveil آسمونیا